کسانی که نماز را سرسری میگیرند و نسبت به آن بی توجه هستند و به اهمیت نماز توجهی ندارند، حضور قلب نخواهند داشت. بر عکس کسانی که به نماز اهمیت میدهند و برای آن سرمایه گذاری میکنند و آن را ستون دین میدانند و وقت و فرصت بیشتری را صرف نماز میکنند، حضور قلب بیشتری خواهند داشت.
2 - شناخت و آگاهی: هرمقدار معرفت انسان به حق تعالی بیشتر باشد، احساس او نیز بیش تر خواهد بود و در برابر پروردگار خاضع و خاشع خواهد بود و خداوند را ناظر و حاضر خواهد دید.
3 - فهم معانی نماز: در ابتدا در یک نماز باید مراقب چند کلمه بود و با تمرین بیشتر، کلمات بیشتری را با معانی آن ادا نمایید.
4 - آمادگی قبل از نماز: کسی که میخواهد در نماز حضور قلب داشته باشد، لازم است به مقدمات نماز توجه داشته باشد و وضو را به صورت کامل انجام دهد و قبل از نماز لحظاتی را با خدا خلوت کند. امام صادق (ع) میفرماید: "هنگامی که به قصد نماز به جانب قبله ایستادی، دنیا و آن چه در آن است و مردم و احوال آنها را فراموش کن. قلبت را از هر شاغلی که تو را از یاد خدا باز میدارد، فارغ ساز و با چشم باطن، عظمت و جلال خدا را مشاهده کن. به یاد آور توقف خودت را در برابر خدا، در روزی که هر انسانی اعمال از پیش فرستاده اش را آشکار میسازد".(6)
5 - رعایت مستحبات نماز: از اسباب حضور قلب، رعایت احکام و آداب نماز است، مانند نگاه کردن به محل سجده در حال قیام، نگاه کردن بین دو پا در حال رکوع، نگاه کردن به دامن در حال تشهد و سلام و چسباندن دستها به بدن در حال قیام و غیره.
از هنگام وضو ساختن، دل را به خدا بسپار و با گفتن اذان و اقامه و توجه به معانی و مفاهیم بلند آن، جان و روح و قلب را به آن خط نوری ملکوتی اتصال بده که از کعبه تا عرش واز آن جا تا حقیقت اسما و صفات و از آن فراتر تا "ذات احدیت" امتداد دارد.
پس از اقامه گفتن و قبل از ورود به نماز، به ابراهیم خلیل تأسی کن و بگو: "انّی وجهت وجهی للذی فطر السموات و الارض حنیفاً و ما انا من المشرکین"؛(7) من روی خود را به سوی کسی کردم که آسمانها و زمین را آفریده، من در ایمان خود خالصم و از مشرکان نیستم.
سپس با حضور قلب و توجه به معانی الفاظ بگو: "انّ صلوتی و نسکی و محیای و مماتی للَّه ربّ العالمین"؛(8) بگو: "نماز و تمام عبادات من، و زندگی و مرگ من، همه برای خداوند پروردگار جهانیان است.
آن گاه که در دروازه تکبیر قرار گرفتی، گناهان خویش را به یاد آور و به عظمت خالق توجه نما و حقارت خویش را در نظر آور و بگو: "یا محسن قد اتاک المسی و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسی انت المحسن و انا المسی بحق محمد و آل محمد صل علی محمد آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منّی"ای خدای نیکوکار! بنده گناهکارت به در خانه تو آمده است، و تو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکو کاری و من گناهکارم، بحق محمد و آل محمد رحمتت را بر محمد آل محمد بفرست و از کارهای زشتی که میدانی از من سر زده بگذر".
6 - انتخاب مکان مخصوص و اختصاص وقت مناسب برای نماز.
7 - فراغت قلب: یکی از مهم ترین اسباب حضور قلب، فراغت قلب است.
تا بر نخیزی از سر دنیا و هر چه هست با یار خویشتن نتوانی دمی نشست
حضرت امام خمینی در مورد راههای تحصیل حضور قلب میگوید: " آنچه باعث حضور قلب شود، دو امر است: یکی فراغت وقت و قلب و دیگر فهماندن به قلب اهمیت عبادت را. و مقصود از فراغت وقت آن است که انسان در هر شبانه روزی برای عبادت خود وقتی را معین کند که در آن وقت خود را موظف بداند فقط به عبادت بپردازد و اشتغال دیگری را برای خود در آن وقت قرار ندهد. انسان اگر بفهمد که عبادت یکی از امور مهمهای است که از کارهای دیگر اهمیتش بیشتر بلکه طرف نسبت با آنها نیست [= قابل مقایسه نیست] البته اوقات آن را حفظ میکند و برای آن وقتی موظف میکند... از فراغت وقت، مهم تر فراغت قلب است و آن چنان است که انسان در وقت اشتغال به عبادت، خود را از اشتغالات و هموم دنیایی فارغ کند و توجه قلب را از امور متفرقه و خواطر متشتّته [=پراکنده] منصرف نماید و دل را یکسره خالی و خالص برای توجه به عبادت و مناجات با حق تعالی نماید و تا فراغت قلب از این امور حاصل نشود، تفرغ برای او و عبادت او حاصل نشود".9
8- رفع موانع: پرخوری، جلوگیری از ادرار، کسالت و خستگی، سر و صدا و نگاه به اطراف، مانع حضور قلب در نماز میشود. رفع این موانع در حضور قلب مؤثر است.
موانع تا نگردانی ز خود دور درون خانه دل نایدت نور
9ـ احساس و درک عظمت و بزرگی خدا.
درک عظمت و بزرگی هر کسی بستگی به مقدار شناخت و معرفت به او دارد. هر مقدار این شناخت بیشتر شود،بزرگی و عظمت او بیشتر جلوه گر خواهد شد. اگر کسی به عظمت و بزرگی خدا پی ببرد، طبعاًخضوع و
خشوع بیشتری در پرستش و عبادت خواهد داشت.
ابان بن تغلب میگوید: به امام صادق(ع) گفتم: علی بن الحسین(ع) را دیدم وقتی که به نماز میایستاد، رنگ به رنگ میشد. فرمود: آری او خدایی را که در برابرش ایستاده بود، کاملاً میشناخت.(10)
امیرالمؤمنین(ع) در وصف عارفان و خدا پرستان واقعی فرمود: «عظم الخالق فی أنفسهم فصغر ما دونه فی أعینهم؛(11) آنان خدا را به عظمت و بزرگی شناخته اند. بنابراین هر چه غیر او است، در نظرشان کوچک جلوه میکند».
10ـ جلوگیری از هرزگی قوة خیال:
یکی از بزرگترین عوامل حواس پرتی در نماز،هرزگی و پراکندگی قوة خیال است. اگر قبل از نماز چند دقیقهای به وسیلة ذکر خدا و مناجات و خواندن نمازهای مستحبی و تلاوت قرآن، خود را آمادة نماز کنیم، ذهن از حواس پرتی و پراکندگی و از توجه به کثرت، به سوی وحدت منعطف میشود، در نتیجه در نماز فکر انسان به این طرف و آن طرف متوجه نمیشود. کسی که قبل از نماز با دیگری بگو مگو و بحث داشته یا خوشحال یا ناراحت شده، اگر فوراً وارد نماز شود، نمازش تحت تأثیر آن افکار خواهد بود و حضور قلب نخواهد داشت.
11ـ طول دادن و با تأنی خواندن نماز: اگر کسی رکوع و سجود را مقداری طولانی کند و با حال خوشی اذکار و سجود را بگوید، در حضور قلب مؤثر خواهد بود.
12ـ ترک گناه یکی از مهم ترین عوامل توفیق در حضور قلب در نماز است. کسی که اهل معصیت وگناه باشد،توفیق بازیابی به درگاه خدا نمییابد.
13ـ حالت خاصی در نماز که بیانگر خضوع است، در خشوع که حالت قلبی است، تأثیر میگذارد.
14ـ بعضی از آداب نماز مانند سر وقت خواندن و مواظبت بر وقت نماز و به حالت کسالت داخل نماز نشدن و... در نماز مؤثر است.
15 - دوری از غذاهای شبهه ناک و حرام و اموالی که از طریق غیر مشروع به دست میآید در حضور قلب و ایجاد آمادگی درونی برای نماز و سخن گفتن با خدا بسیار موثر است.
16- رعایت آدابی از قبیل مسواک زدن،انگشتر به دست کردن،عطر زدن و... که باعث آمادگی و تمیزی و پاکی انسان میشود. این کارها موجب بهره برداری هر چه بیشتر از برکات معنوی نماز میشود.
17- ترک گناه:
کسی که به خیانت به مردم، کلاه برداری، رشوه خواری، اختلاس،تهمت، غیبت و غیره فکر میکند، برای او قلبی نمانده است تا در آن خدا جلوه کند. هر چه هست غیر خدا است.
دل ز دل بردار اگر بایست دلبرداشتن دلبر و دل داشتن نَبْوَد طریق عاشقان
گناه لذت مناجات را از انسان میگیرد و با گرفتن لذت شیرینی عبادت، حضور قلب هم خواهد رفت.
امام صادق(ع) میفرماید: "خداوند به داوود پیامبر فرمود: قرار نده بین من و خودت عالِمی را که شیفتة دنیا است،چون این شخص از راه محبت من جلوگیری میکند. اینها دزدان راه بندگانی هستند که به سوی من میآیند. کم ترین کاری که من با آنها میکنم، این است که شیرینی مناجاتم را از قلبشان میگیرم".(12)
رسم عاشق نیست با یک دل دو دلبرداشتن یا زجانان یا زجان بایست دل برداشتن
پینوشتها:
1. بحارالانوار، ج 81، ص 243، به نقل از فقه الرضا.
2. نور (24) آیه 37.
3. وسائل الشیعه، ج4، ص 686.
4. ر.ک: امام خمینی، چهل حدیث، ص 434.
5. ملکی تبریزی، اسرار الصلاة، ترجمه رجب زاده.
6. بحارالانوار، ج 84، ص 230.
7. امام خمینی، چهل حدیث، ص 428.
8. انعام (6) آیه 79.
9. همان، آیه 162.
10. همان،ص 114، به نقل از بحارالانوار،ج48، ص 236.
11. همان، به نقل از نهج البلاغه، خطبة 184(فیض الاسلام)
12. اصول کافی، ج 1، ص 46.
نظرات شما عزیزان: